زندگی...من...او

ساخت وبلاگ
عادت نداشتم به نگاه کردن به چشمهای دیگران. سخت بود اما عادت کردم. حالا آدمها را خیلی خیلی بیشتر میشناسم. اما حس میکنم خودم یکی از آنها شده ام. کار و بارم روی غلتک افتاده. اما دیگر خلوت و تنهایی ام را ندارم. دارم کم کم از مدلسازی سرد میشوم. احتمالا اگر بخاطر بچه های حصه نبود تا الان به طور کلی کنار گذاشته بودمش. آدم ها...هرچند شاید این تصوری بیش نباشد. اما وقتی به وبلاگ بانوی شاعری که سالهای دور میشناختنش زدم، دیدم که او هم توی همین زندگی و میان همین آدمها غرق شده است. غرق شدن زیاد چیز خوبی نیست. برای همین سعی میکنم ریسمان ارتباطم را با بچه های حصه قطع نکنم. میخواهم همچنان کودک درونم را زنده نگه دارم. برای روز مبادایی که موج آدمهای خوش قلب، تمام جهان را در می نوردند.... زندگی...من...او...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 63 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 16:43

مولتی میلیاردر پاکستانی با پسرش توی زیر دریایی تفریحی تایتان نشست.بعد از آنهمه مشغله ی کاری دلش یک تفریح جانانه میخواست.نیم میلیون دلار پول بلیط زیردریایی فدای یک تار موی پسرش.به زعم خودش چیزی جز تماشای بازمانده های تایتانیک معروف در زیر اقیانوس نمیتوانست غبار تکرار را از روزمرگی زندگی اش بیرون بکشد.زیر دریایی پایین رفت...پایین و پایین تر.......تایتان در آخرین ساعات زندگی هراس الود و دهشت بارشان، تابوت آرزوهای مرد ثروتمند پاکستانی و پسرش شد...درست در ساعاتی که مرد فقیر بنگلادشی بخاطر بیکاری اجباری داشت کنار پسرش در خرابه ی کنار حلبی آباد خانه شان، با سنگ قوطی های خالی را میزد و هر دو قاه قاه از ته دل می خندیدند......زندگی همینقدر عجیب است....پ.ن: فی البداهی بدون ویرایش زندگی...من...او...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 16:43

سریال آکتور را که دیدم، مجذوبش شدم.

انگار منطق ناگفته ی کشف شده ی زندگی ام را به تصویر کشیده بود.

اینکه هر روز بین آدمها اتفاقات تازه ای می افتد که آینده شان را ۱۸۰ درجه تغییر می دهد.

اجرای خوب همیشه نتیجه ی باور نکردنی به همراه دارد...

زندگی...من...او...
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 59 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 16:43

طرح استفاده از نیروی گریز از مرکز در ابتدا در سال ۱۸۰۹ میلادی، توسط فردی انگلیسی به نام Anthony Eckhard ارائه شد و اولین استفاده صنعتی از آن در سال ۱۸۴۸ میلادی در بالتیمور به منظور تولید لوله چدنی صورت گرفت. همگام با پیشرفت علم و صنعت از سال ۱۸۹۰ میلادی، پیشرفتهایی در روش ریخته‌گری گریز از مرکز آغاز گردید که در سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۸ میلادی، منجر به ساخت ماشین De- lavaud توسط De- lavaud برزیلی گردید.

 

زندگی...من...او...
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 149 تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:39

 فروش ویژه دستگاه های ریخته گری گریز از مرکز (ساتریفیوژ) پیشرفتهسرعت و عملکرد بالاحجم کم دستگاه و نیاز به فضای کاری کمتولید اجسام از ۱ میلیمتر تا ۳۰ سانتی مترتولید انواع یراق آلات کیف و کفش انواع یراق زندگی...من...او...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 122 تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:39

با توجه به تحریم ها و بالا رفتن قیمت اقلام وارداتی و ممنوعیت واردات . دستگاه های ریخته گری گریز از مرکز قابلیت تولید 90% از اقلام وارداتی را داراست وهمچنین با این دستگاه به روز، بازار کار بهتر و مطمعن زندگی...من...او...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 130 تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:39

لینک شبکه های اجنماعی ما و کانال ما را در زیر دنبال کنید تا با توضیحات بیشتر و دیدن محصولات تولید شده این دستگاه بیشتر آشنا شوید.

 

تلگرام @koshasaanaat

سروش @koshasaanaat

 

زندگی...من...او...
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 145 تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:39

دستگاههای ریخته گری گریز از مرکز به روز و پیشرفته با توان تویلد بالا و سرعت و عملکرد بسیار عالی و تیراژ تولید فوق العاده توانسته جایگاه بسیار ویژه ای در صنعت ریخته گری در دنیا پیدا کند  با این دستگاه زندگی...من...او...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 163 تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:39

می نویسم تا فقط بگویم هستم

مهم نیست نوشته ها بوی خاصی بدهد

تو بخوان

بیماری که از کما برگشت، مهم نیست چه بگوید

تکان انگشتانش، حتی حرکت چشمانش برای دیگران کافیست

می نویسم تا بگویم برگشته ام

قدمهایتان به روی چشم

یا علی...

پ.ن

 

میلاد سید کریمان مبارک ☺

زندگی...من...او...
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 19:16

یک...دو...سه...چهار...پنج... می شمارد در ۵ سالگی پله ها را در ۱۵ سالگی حلقه های سیگارش را در ۲۵ سالگی اسکناس هایش را در ۳۵ سالگی قسط هایش را در ۴۵ سالگی اقلام خرید خانه اش را در ۵۵ سالگی آفرین های دفتر نوه اش را در ۶۵ سالگی... همان پله ها را که روزی شوق بالا رفتنشان را داشت و با خود می اندیشد که... این پله ها تمامی زندگی...من...او...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی...من...او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tideside بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 19:16